حسیب ولوالجی، پسر ولوالجی فقید در یک پیام کوتاه در فیسبوک درگذشت پدرش را تایید کرده، اما در مورد دلیل مرگ وی جزییاتی ارایه نکرده است.
یک سال پیش، آقای ولوالجی در اثر انفجاری در ولسوالی پغمان کابل دختر و همسرش را از دست داد. چهار عضو خانوادهی آقای ولوالجی - همسر، دختر، برادرزاده و همسر برادرزاده - در اثر انفجار یک مین مغناطیسی کشته شدند. آقای ولوالجی گفته بود خصومت شخصی با کسی نداشته است و نمیداند که چرا خانواده او هدف قرار گرفتهاند.
حسیب ولوالجی پسر آقای ولوالجی در فیسبوک نوشت: یک سال از اندوه مادر نگذشت پدر را از دست دادم.
زندگینامۀ مختصر
ولوالجی در سال ۱۳۳۳ در ولسوالی رستاق ولایت تخار در یک خانوادۀ اوزبیک چشم به جهان گشود. او دورۀ ابتداییه مکتب را در ولسوالیهای رستاق و دشت قلعۀ ولایت تخار و مکتب ابتداییه بی بی مهرو در کابل به اتمام رساند. سپس شامل مکتب حربی شد و در سال ۱۳۵۳، پس از فراغت از مکتب حربی شامل پوهنتون حربی شد و در سال ۱۳۵۵ از آنجا فارغ شد.
پس از کودتای هفتم ثور ۱۳۵۷ ولوالجی در حکومتهای نور محمد ترکی، حفیظ الله امین، ببرک کارمل و نجیبالله، چندین بار زندانی شد. اسدالله ولوالجی در دو دهۀ پسین در شمار زیاد رسانهها در داخل افغانستان ظاهر شده و در مباحث مختلف سیاسی، تاریخی، ادبی، فرهنگی و اجتماعی شرکت میکرد.
او به زبانهای دری و اوزبیکی کتاب و شعر میسرود و بیش ۳۰ عنوان کتاب پیرامون موضوعات مختلف چون تاریخ، فرهنگ، ادبیات و ژورنالیزم از خود برجاگذاشته است. از آثار تاریخی وی می توان از "ترک صفتی یا ترک فریبی؟"، "از اعلیحضرت محمد ظاهر شاه تا استاد برهانالدین"، "طالبان از کجا آمدند و تا کجا خواهند رفت"، "در صفحات شمال افغانستان چه میگذشت" نام برد.
همچنین فانوس بر درگاه شب، مهر و مصحف، با تو بهار میرسد و سپیدۀ زرد از مجموعه های شعری ولوالجی است. او دهها کتاب و مقالۀ دیگر را در مورد مسایل تاریخی و فرهنگی افغانستان نیز نوشته است.